دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۳ بازديد
يله كن باز نظر را كه غزالي بزند
دلي از عاشق در حال زوالي بزند
ميزند تن به قفس، كفتر دل تا بپرد
دور گلدستة قدت پر و بالي بزند
با نگاه تو دل سوخته، ماهي شده تا
غوطه در صحن چنين آب زلالي بزند
چون شود روي تو بر ديدة مخمور حرام
بيمرام است اگر لب به حلالي بزند
دل آهوي مرا عاقبت آزاد كند
چه كند؟ خوش تر از اين قصه مثالي بزند