دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۵ بازديد
بكش اين را به نگاهي كه من آن را بكشم!
كمكم كن همه ي ديده وران را بكشم!
بايد از غيرت عشق تو چو چنگيز مغول
روز و شب يكسره ابناي زمان را بكشم!
مثلا كار من اين است كه امشب بروم
اصفهان تا به سحر نصف جهان را بكشم!
صبح از آن جا بپرم بندر عباس و به قهر
تا كه آرام شوم پير و جوان را بكشم
ببرم عقربه ها را به عقب تا كه سرِ
خواندن از ناز تو مرحوم بنان را بكشم!
يا نه هر طور شده سعي كنم توي دلم
اين همه هول و ولا و هيجان را بكشم
آخرش چاره ام اين است گمانم كه شبي
خودم اين شيفته ي دل نگران را بكشم!
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد