من بودم و تو بودي و فصل بهار بود

مشاور شركت بيمه پارسيان

من بودم و تو بودي و فصل بهار بود

۳۴ بازديد

 

من بودم و تو بودي و فصل بهار بود

دل چشمه زلال‌ترين انتظار بود

جوبار چشمم آينه زلف بيدها

گيسوي بيدهاي جوان آبشار بود

دل بي‌قرار بود و جهان پرشكوفه بود

دل بي قرار بود و جهان بي‌قرار بود

در سايه هزار شكوفه دو سيب سرخ

شادي در آن ميانه به دار و به بار بود

سرسبز مثل سبزترين سرو كاشمر

عهد من و تو بود كه سخت استوار بود

در سايه كُنار تو بودي و خوب بود

تو در كِنار بودي و غم بركنار بود

ديدار شاعرانه و رويايي تو حيف

ديدار با ستاره دنباله‌دار بود!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد