دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۰ بازديد
گرد هم آوردند ماتمهاي عالم را
وقتي جدا كردند همدمهاي عالم را
از عِطر ياسم بادهاي ساحل غربي
از ياد ميبردند مريمهاي عالم را
تا صبح بر گلبرگ زردش اشك خواهم ريخت
شرمنده خواهم كرد شبنمهاي عالم را
انگار يك جا بر سرم آوار ميكردند
تيغ تمام ابنملجمهاي عالم را
من پشت پرچين بهشت كوچكم ديدم
هيزم به دوشان جهنمهاي عالم را
ماهم هلالي ميشد و من در حلولي سرخ
ميديدم آغاز محرمهاي عالم را