دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۰ بازديد
هنوز ماتم زنهاي خون جگر شده را
هنوز داغ پدرهاي بي پسر شده را
كسي نبرده ز خاطر كسي نخواهد برد
ز ياد، خاطره باغ شعله ور شده را
كسي نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را
نه عصرهاي به دلواپسي به سر شده را
نه آهِ مانده بر آيينه هاي كهنه شهر
نه داغ هاي هر آيينه تازه تر شده را
جنازه ها كه مي آمد هنوز يادم هست
جنازه هاي جوان، كوچه هاي تر شده را...
نه، اين درخت پر از زخم خم نخواهد شد
خبر دهيد دو سه شاخه تبر شده را !
خبر دهيد دو سه شاخه تبر شده را
كه اين درخت پر از زخم خم نخواهد شد
كه آفتاب به تاراج شب نخواهد رفت
كه سايه اش ز سر خاك كم نخواهد شد
گذشته است زمستان و حال روي زغال
سياه تر نشود پاك هم نخواهد شد