كمي عشق

مشاور شركت بيمه پارسيان

كمي عشق

۳۰ بازديد

 

چشمش اگرچه مثل غزلهاي ناب بود
چون شعر اعتراض لبش پر عتاب بود

معجون "جنگ" و "صلح" و "سكوت" و "غرور" و "غم"
بانوي نسل سومي انقلاب بود!

مغرور بود، كار به امثال من نداشت
محجوب بود - گرچه كمي بد حجاب بود!-

با چشم مي شنيد، صدايم سكوت بود
با چشم حرف مي زد، حاضر جواب بود

كابوس من نديدن او بود و ديدنش
آنقدر خوب بود كه انگار خواب بود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد