گير و دار

مشاور شركت بيمه پارسيان

گير و دار

۳۲ بازديد

 

خشكيده است در گذر روزگارها
شور هزار رود در اين شوره‏زار‏ها

بي-دار مانده‏اي و تو را خواب ديده‏اند
در بامدادهاي مه‏آلود، دارها

وقت بهار بود ولي باز هم زمين
چرخيد بر خلاف قرار و مدارها

بختش سياه بود سپيدار و دار شد
تا سهم ما چه باشد از اين گير و دارها

جنگي نمانده‏است مگر جنگ زرگران
خو كرده دست تيغ به نقش و نگارها

ما مانده‏ايم و چشم و دلِ رو به قبله‏اي
اي قبله قبيله چشم انتظارها!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد