اي عشق

مشاور شركت بيمه پارسيان

اي عشق

۲۸ بازديد

 

بايد منِ بي حوصله را هم بپذيري
اي عشق‌‌، نگو "نه" ... تو "بلا"ي همه گيري

پيچيده در اندامم، سلول به سلول
فرياد پشيمانيِ زندانيِ پيري

آن لرزش يكريز در آن گوشه دريا
دستان غريقي ست، نه امواج حقيري

خونريزي روحم نفسي بند نيامد
اي مرهم دلبند! تو از تيره تيري

بيرون زدم و گشتم و پرسيدم و گفتند:
رازي ست كه بهتر كه نداني و بميري...

پنهان مكن اي رودِ رواني، جرَيان چيست؟!
با يادِ كه آواره هر كوره كويري؟

شور و شرت اي عشق، سرٍ هر گذري هست
هم تعزيه خواني تو و هم معركه گيري


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد