دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۳ ۳۶ بازديد
اين آفتاب مشرقي بيكسوف را
اي ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را
«لا تقربوا الصلاه» مخوان و به هم مزن
اين مستي به هم زده نظم صفوف را
نقارهها به رقص كشند اهل زهد را
شاعر كند خيال تو هر فيلسوف را
ميترسم از صفاي حرم باخبر شود
حاجي و نيمهكاره گذارد وقوف را
اين واژهها كماند براي سرودنت
بايد خودم دوباره بچينم حروف را
روح القدس! بيا نفسي شاعري كنيم
خورشيد چشمهاي امام رئوف را
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد