دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۲ ۳۰ بازديد
منم كه هرچه كه خوبيست بيش و كم كردم
اگرچه گاهي از اوقات هم ستم كردم
به پاي ديگِ جهنم نشستم و شب و روز
از آتشي كه به پا كرده بود كم كردم
به آبِ توبه، تمام بهشت را شستم
بهشت جاي خودم بود پس خودم كردم
هميشه هرچه دلم خواست هيچوقت نشد
هميشه از لج او هرچه خواستم كردم
چنان تمام تنم را به تازيانه گرفت
كه اعتراف به كارِ نكرده هم كردم
سلام! خسته نباشي فرشتهي مطرود
كنار من بِنِشين تازه چاي دم كردم