پس خدا به شكل صندلي ست

مشاور شركت بيمه پارسيان

پس خدا به شكل صندلي ست

۲۸ بازديد

 

پس خدا به شكل صندلي‌ست مي‌شود كه روي او نشست
اين نتيجه را گرفت و بعد روي دسته‌اش دخيل بست

گاه شكل ميز مي‌شود دست تكيه داده‌ام به او
لحظه‌اي نگاه مي‌كنم دست من سفيدتر شده ست

شكل استكان به خود گرفت لب بزن نترس ناخدا
من هزار مست ديده‌ام؛ هر كدام يك خدا به دست

اينكه او يكي‌ست يا هزار واقعن چه فرق مي كند
او درون هرچه نيست، نيست او درون هرچه هست، هست

اولين خدا مداد بود سرخميده روي دفترم
زير تيغ يك تراش كُنْد چرخ شد خداي من شكست

از چه مي‌نويسد اين قلم اسم اين غزل چه مي‌شود
كفرِِ كافري اديب؟ يا شعرِ ِشاعري خداپرست؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد