خلافي 2

مشاور شركت بيمه پارسيان

خلافي 2

۳۱ بازديد

 

تهديد نمي‏كند تو را ديگر خطري

اي پسري كه گم كرده‏اي ايام خوش آن بود را

در ستيز با آب‏هايي كه خلاف مسير تو شنا مي‏كردند

بهتر است به بازار ماهي‏فروش‏ها برگردي

پاره كني شكم شيرماهي مشكوكي را

و خودت را پنهانكي برداري

ببري زير دوش آب آبشار به آبشار

عصر كه برمي‏گردي كنار اسكله پدر! خيلي پسرانه

دنده‏هاي خُرد و خميرت را به محبوبه‏ي زمين‏گيرت نشان بده

و بگو در گوشه-كنار يكي از كهكشان‏هاي همين دور و بر

عصر به عصر

ستاره‏ي دريايي مي‏فروشي

ستاره فروختن حوصله مي‏خواهد

و خلاف آب شنا كردن كيفيت چشم تو

و كمي باباطاهر عريان.


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد