از نمردن

مشاور شركت بيمه پارسيان

از نمردن

۲۸ بازديد

 

آن طورها كه بود بد هم نبود

اينطورها كه هست بد نيست

هر خوشه گندمي كه مي كنم از ساقه چند قطره خون نمي چكد از آن

هر ماشه اي كه مي چكانم دندان گرگ در عضلاتم گير نمي كند

فاسد نمي شود سبد سبد سبد انگورم

و شراب همان آب ولرمي نيست كه از شير سر كوچه مي مكيدم

قطار / قطار مي رسد از راه

و ما صبح به زودي مي رويم به سمت بهشتي كه سارا انار ندارد

كم كم / وقت براي خنديدن كم مي آوريم

بس كه جنازه هاي تازه تازه يكي يكي از در در مي روند

به بايزيد زنگي بزن وَ بگو

پياده شوم يا نشوم در بندري كه با سر ِ آستين

گوهر بيرون آوردندي از ته دريا ؟

درختي كه نمي خواهد سر به هوا باشد

از ترس اره بدنش تاول نمي زند

از نمردن كه نترسي موش كور هم عاشق مي شود

كسي كه از ديوار كوتاه بالا مي رود

غبطه نمي خورد به پرنده ي فرضا عاشقي

كه زير چرخ ماشيني دراز كشيده

عاشقي كه دراز نكشد ؟ / نقشش را خوب بازي نمي كند !

بوده در كتاب عاشق في الدنيا فرموده :

معشوقه اي كه قهر نكند عاشق است .


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد