و از اينجا به بعد بود كه انگشت نما شدي به جرقه زدن
لخت و عور آتشي كه محاصره ات كرده بود
ديوانه ي مادرزادي بودي كه در تنه ي نخلي دراز
دراز به دراز قد كشيده بودي :
- سنش بزن / نمي رسه !
بنگش بزن / نمي رسه !
بعد ميكروفن هاي قد كشيده و روزنامه هاي كودن قد كوتاه
تو را هو كردند
و خروس هاي اخته - سگ هاي به چه معنا / تيز
با قدقد از هر چه طور و عو عو از هر چرا
تو را / و نه يك بار
بيا برويم از اين ولايت / برويم ؟
و تو سر از پرانتزي در آوردي كه غفط يك تختخواب فلزي
و داشت اسباب بزرگي را براي تو در اتاق عمل
و دور از چشم اهل نظر آماده / و مي كرد تيز چاقوي جراحي را
با شوك از سر گرفته تا نوك پا را
تكيه به جاي مجانين ؟
سنگش بزن / نمي رسه
بنگش بزن / نمي رسه !
- اره ؟
فقط چند سانت
تا مچ پاي تو را اگر چه كمي كوتاه
كاري كنيم تاكوتوله هاي از هر طرف
براي تو كف بزنند
- قد كشيدن بيجا چرا ؟
اما پشت سر اين مرده هاي از همه جور / از همه ناجورتر
حرفي اگر
و سرتان را هم بهسنگي نمي زديد كه خطوطي عجيب بر آن حك شده ست
قطعا / نه كه او زنده به گور
نه گور تو را / دراز به دراز به اسم او مي كردند
و نه اينكه شما / يكجا آنقدر قد مي كشيديد
كه سرتان را به سنگي بزنيد / كه بي شك
خطوطي عجيب بر آن حك شده ست
دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۲ ۳۰ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد