ادبيات خانه ات باشد

مشاور شركت بيمه پارسيان

ادبيات خانه ات باشد

۳۱ بازديد

 

حلق خود را 4 پاره كني
شعر تنها رسانه ات باشد

توي شهري كه بي ادب شده است
ادبيات خانه ات باشد

 

دستمالي سياه برداري
چيزي از صلح و جنگ بنويسي

متناقض نماي غم باشي
زشت ها را ــ قشنگ ــ بنويسي

 

پيشگو باشي و بفهماني
كه غروب از طلوع معلوم است

به كجا مي روم كه در اين راه
ته خط از شروع معلوم است ...

 

«تلخ» ، مثل همين كه مي نوشي
واقعيت براي غمگين هاست

فال من را نگير .. ميدانم
زندگي قهوه اي تر از اين هاست !

 

گفتي از غـــــُـصّـــه دست بردارم
از گل و عشق و خانه بنويسم

تو خودت را به جاي من بگذار
با كدامين بهانه بنويسم

 

در سرم درد ِ شب نخوابي هاست
درد ِ « شك مي كنم به ... پس هستم ! »

اِفه ي شاعرانه ي من نيست
دستمالي كه بر سَرَم بستم

 

دست بردار از سرم لطفا
حرف هايت فقط سياهي داد

وقتي از «من» سوال مي پرسند
«تو» جواب ِ مرا نخواهي داد

 

شعر تنها جوابگوي من است
نوزده سال و اين همه سختي !؟

مثل دالي بدون مدلول است
شعر گفتن بدون بدبختي !

 

حلق خود را 4 پاره كني
شعر تنها رسانه ات باشد

توي شهري كه بي ادب شده است
ادبيات خانه ات باشد !


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد