حي علي العشق

مشاور شركت بيمه پارسيان

حي علي العشق

۳۷ بازديد

 

دل بردي از من بي نياز از دلبري ها
بي سِحر و جادوها و بي افسونگري ها

بي باده و بي جام مستم كرده اي با
گل هاي رنگارنگ دشت روسري ها

دل نيست ، نه...سنگ است ، اما سنگ هم با-
نام نگين چسبيده بر انگشتري ها

كوه طلاي ناتمامم ! با تو ديگر
تعطيل خواهد شد دكان زرگري ها

نام تو را آموختم بسيار پيش از
آموزش درس زبان مادري ها

دنبال تو سايه به سايه مي دوم تا-
وقتي بيافتند از نفس پشت سري ها

دور تو مي گردند چون پروانه انگار
هرشب عطاردها ، زحل ها ، مشتري ها

بگذار رسواي تمام شهر باشم
ديگر نمي ترسم ازاين دور و بري ها

من قبله ام را يافتم ، حيّ علي العشق...
وقت مسلماني ست بعدِ كافري ها !


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد