دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۱ ۳۳ بازديد
كعبه آغشته ست امشب در خودش بوي تو را
ماه مي ميرد ببيند لحظه اي روي تو را
آن قدر آيينه ها را خيره ي خود كرده اي
كه نشان داده ست هر سبابه اي سوي تو را
هيچ حسي در نماز تو به غير از عشق نيست
تيغ ها بگذار بشكافند زانوي تو را
هيچ دريايي به قدر وسعت قلب تو نيست
هيچ كوهي هم ندارد زور بازوي تورا
هيچ اندوهي به غير از غصه ي زهرا مگر
مي تواند خم كند يك لحظه ابروي تورا
كاش يك روزي بيايد سمت آبادي ما
آن نسيمي كه پريشان كرد گيسوي تورا
بي گمان عطر بهشت و كوچه هايش را گرفت
اولين دستي كه آمد شانه زد موي تو را
عشق مي نوشيم در هر بيت با نام علي
مست مي رقصيم و مي خوانيم هوهوي تو را
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد