دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۱ ۲۸ بازديد
چه غريبانه شكسته ست دل ما قيصر!
آن دلي را كه سپردي تو به دريا قيصر!
آن دلي را كه پر از شور غزل مي كردي
بي تو تنها شده ، تنها شده ، تنها قيصر!
غزل تلخ خداحافظي ات را اي كاش
مي شد آن شب بسپاريش به فردا قيصر!
مي شد اي كاش ولي مرگ تو را مي خواند
با دو شاخه گل لبخند ... بفرما قيصر!
مثنوي بغض ، غزل بغض ، من و قافيه بغض
بعد تو شاعر بغضيم سراپا قيصر!
عشق دستور زباني ست كه مي خوانديمش
در كلاس همه ي خاطره ها با قيصر
شاعري زير لب اين زمزمه را مي خوانَد
اين كه مي رفت دلم بود ... دلم يا قيصر!