ظهر ما هر روز عاشورايي است

مشاور شركت بيمه پارسيان

ظهر ما هر روز عاشورايي است

۳۱ بازديد

 

بغض وقتي در سكوت من شكست
شعر آمد روبروي من نشست

گفت از احساس بي رنگت بگو
(هر چه مي خواهد دل تنگت بگو)

از نگاهم اشك جاري كرد و بعد...
در وجودم بيقراري كرد و بعد

دفتري خالي به رويم باز كرد
تا سرودن از تو را آغاز كرد:

...اي تو از آيينه ها آيينه تر
اي براي من هميشه بال وپر

اي تمام شعرها مديون تو
عشق در گلبول هاي خون تو

جنس چشمان تو از رنگين كمان
بهتر از خورشيد توي آسمان

گرمتر از شعله هاي آتشين
حول چشمان تو مي گردد زمين

بغض جاري در دل اي كاش ها
خلسه ي جادويي نقاش ها

چشمك دريايي فانوس ها
شاه مرواريد اقيانوس ها

...مادرت از نسل عشق و ياس بود
محرم تنهايي ات عباس بود

خون كه در رگهاي تو جريان گرفت
عشق پيدا شد و از تو جان گرفت

عشق يعني هر چه دارم مال توست
من همه دار و ندارم مال توست

جاي تو در كهكشان قلبم است
دوستت دارم براي تو كم است

... جاي عكست يك كبوتر مي كشم
يك كبوتر آه! بي سر مي كشم

يك كبوتر زخمي تير و كمان
خسته و خونين وپر پر مي كشم

مادر من آش نذري مي دهد
جرعه اي از آب را سر مي كشم

جرعه اي از آب باياد حسين
آب را دور از كبوتر مي كشم

بغض در من بيقراري مي كند
بغض از من اشك جاري مي كند

چند جرعه آب مانده تا حسين
آب يعني ذكر: يا مولا حسين

لحظه لحظه روي لب ها ذكر توست
آب آري تا ابد در فكر توست

هيچ كس بي ياد تو لب تر نكرد
قرن ها داغ تو را كمتر نكرد

... با عطش لب هاي تو سيراب شد
آب آن روز از خجالت آب شد

كربلا بي تو پراز تنهايي است
ظهر ما هر روز عاشورايي است


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد