دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۱ ۳۰ بازديد
دلم گرفته از اين مردم پيالهپرست
از اين كه هر كسي از حد گذشت، با تو نشست
هنوز مال مني، حبه حبه ياقوتي!
هر استكان تو چرخيد اگر چه دست به دست
نگو كه تاب بياور كه پيش چشمانم
پريده عطر تنت، در دهان مشتي مست
تو سنگ بودي و سهم من از تو تكه شدن
غرور پنجرهها را هميشه سنگ شكست
ترنج، كعبه و چاقو طواف ميكندش
تو پوست ميكني اما بهانهات حج است
براي ماهي سرخ آسمان فقط روياست
نميپرد به هوا هر كه دل به دريا بست