دختري مينياتوري بودم

مشاور شركت بيمه پارسيان

دختري مينياتوري بودم

۳۰ بازديد

 

گره بند كفش توكوراست ، ديدن پابرهنه ها سنگين
كفشهاي مراكجابردي ردپايم شدست ننگ زمين

به فلك مي كشي مراهرروز، سهم شبهاي من زمين خوردن
من درختم درخت سيب گلاب ، جاي تركه گلاب وسيب بچين

آلبوم راورق بزن شايد، عكسها گريه ات بيندازند
بغض درخنده ي مونا ليزام ، عكسهاي مرادوباره ببين

سردرآرازهجوم برف وبپر ، كبكها شرم نفس پروازند
روزها مي روند ومي آيند، پس ازاسفند بازفروردين

چادرم رابكش به روي سرم ، تا نبينم چه برسرم آمد
دختري مينياتوري بودم ، عكسهاي مرادوباره ببين


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد