دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۵۱ ۳۷ بازديد
شعرميكشد مرا به پيش هر قدم گرفتهاي مرا
دست كم گرفتهام تو را، دست كم گرفتهاي مرا
عرصه عرصهي پريدن است مرغ خانگي شدن بس است
ابتدا قلم ز من سپس از قلم گرفتهاي مرا
رو به رويم ايستادهاي تكه تكه خرد ميشوم
تكه سنگ شو سپس ببين كوه غم گرفتهاي مرا
بادبادكي به شاخهاي گيركرده و نميرود
هرچه پس زدم تو را چرا باز هم گرفتهاي مرا
دست تو به من نميرسد اي پلنگ بيشه زارها
چادرم خسوف كهنهايست دست كم گرفتهاي مرا
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد