گفتگو آيين درويشي نبود

مشاور شركت بيمه پارسيان

گفتگو آيين درويشي نبود

۳۴ بازديد

 

دهان بسته‌ي هر غنچه طوفان را نسيمش كرد
گره‌هايي كه لب بستند هر رج را گليمش كرد

لبانت سيب سرخ آسماني بود در شعرم
كه يك شب تيغه‌ي ميل سخن گفتن دو نيمش كرد

اگر چه گفتگو آيين درويشي نبود اما
دل سنگ مرا هر دوستت دارم رحيمش كرد

لبان تشنه‌ي من تا ترك خورد آسمان شك كرد
از آن پس بوسه‌ي هر ابر را بر من عقيمش كرد

غزل خواندي مرا... آتش به پا كردي و عشق آمد
شبي ققنوس سرخ قصه‌ات را يا كريمش كرد

خدا فهميد جز آدم نگاهي عاشق حواست
اگر با اعتراضي ساده شيطان رجيمش كرد


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد