عشقي است پراكنده به رگ هاي معلم

مشاور شركت بيمه پارسيان

عشقي است پراكنده به رگ هاي معلم

۳۳ بازديد
  خسرو فرشيد ورد

استاد تحصيلاتشان را تا اواخر دوره دبيرستان در زادگاه خود ملاير سپري نمودند، و ديپلم خود را از دبيرستان البرز تهران گرفتند، و سپس در رشته زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه تهران پذيرفته شدند ، و ادامه تحصيل دادند، و بعد از آن مقطع فوق ليسانس و دكترا را در همين رشته با موفقيت سپري نمودند و سرانجام در سال 1342 با پايان نامه اي تحت عنوان “قيد در زبان فارسي و مقايسه آن با قيود عربي و فرانسه و انگليسي”‌ دفاع نموده به درجه دكترا دست يافتند.

شايان ذكر است، مبحث قيود، در زبان و ادبيات بسيار گسترده است و مقايسه نمودن آن با قيود در عربي ، فرانسه و انگليسي بيانگر قدرت توانمندي ،تحقيق و مطالعات ايشان است ، همزمان در سالهاي 1340 تا 1345 به مدت پنج سال در موسسه لغت نامه دهخدا به كسب تجربه و تحقيق پرداختند و با بسياري از انديشمندان در آنجا آشنا شدند، و از انجا رهسپار شهر اصفهان شده ،و از سال 1343 در دانشگاه آنجا تدريس كرده ، و نهايتا در سال 1347 به دانشگاه تهران آمده و به كار تدريس ، دستور زبان فارسي و نقد شعر و متون فارسي و تحقيق و تاليف مشغول گشتند. اين استاد وارسته و شايسته و شاعر معاصر به زبانهاي عربي ، فرانسه ،انگليسي و نيز زبان اوستا و پهلوي باستان تسلط داشت.

كلاس درس ايشان بسيار جدي و نظم و جذبه خاص خود را داشت ، هميشه راس ساعت در كلاس درس حضور مي يافتند، و اگر محيط كلاس آمادگي لازم براي حضور ايشان را نداشت، عملا منتظر مي شدند ،تا دانشجويان از ايشان دعوت نمايند، تا به كلاس تشريف آورده ، و دنباله مباحثه خودشان را شروع نمايند ، آنچنان با منطق قوي ،قاطع و برنده صبحت مي كردند، كه سكوت همه جا مستولي مي شد، اكثرا سيماي اين استاد بزرگوار به جهت كثرت مطالعه و تدريس خسته به نظر مي رسيد ، اما صداي قوي و قدي همانند سرو داشتند، آرام و شمرده صبحت مي فرمودند، و از سر صبر و سعه صدر تدريس مي كردند، در اعراب گذاري كلمات و درست ادا نمودن واژگان از حساسيت خاصي برخوردار بودند ،در گفتار بسيار صادق بود، و اغلب پاسخ دانشجويان را به زبان شعر بيان مي كردند، بخصوص ارادت خاصي به جناب حافظ شيرازي داشتد، در خواندن شعر به فراز و فرود شعري و نيز به آهنگ كلمات در ابيات و اشعار حضرت حافظ دقت فراوان داشتند، اساسا شعر شناس قوي اي بودند ،شيوه شعر خواني ايشان مجذوب كننده و از گيرايي خاصي برخوردار بود ، اغلب در زمان تدريس دقايق اوليه در صندلي خود مي نشستند، اما تا آخرين ساعات كلاس با گام هاي استوار و با صلابت در همان فضا قدم مي زدند، گويي در قدم زدن آرامش مي گرفتند ، حافظه اي بس قوي و خارق العاده داشتند، و گاه با نگاه نافذشان همه اطراف را نگاهي از سر سردي مي انداختند، انگار همدم و هم زباني نمي يافتند، و گويي روحشان در قرن هشتم در شهر شيراز با جناب حافظ است، تعلق خاصي به شعر و ادبيات داشتند ،معمولا در خارج از محيط تدريس كمتر صبحت مي نمودند، و خود اشعاري زيبا داشتند اما هرگز ادعاي شاعري و هنر شعر گفتن نداشتند، دلگرمي و دلبستگي ايشان تدريس ،تحقيق ،كتاب ،نوشتن مقاله و سخنراني در ادب پارسي بود. به چيزي از ماديات اساسا دل بستگي نداشتند، بي اعنتا به قيل و قال هاي روزگار بودند، و در عوالم خود غوطه ور بودند ،عشق به ادبيات پارسي و عشق به وطن در وجود ايشان بسيار چشمگير و تحسين انگيز بود، گرچه سفرهاي متعددي به كشورهاي اروپايي و غربي داشتند، اما آرامش را در كشور خود و كلاس درس مي يافتند.

شمعي ست گدازنده سراپاي معلم
عشقي ست پراكنده به رگ هاي معلم

در راه هنر سوزد و اندر ره دانش
قلب و تن و جان و همه اجزاي معلم

در ظلمت گمراهي و در تيرگي جهل
نوري ست فروزان دل بيناي معلم

شاهان جهان گير و وزيران جهان دار
سودند سرخود به كف پاي معلم

آثار وخدمات ارزشمند استاد بزرگوار ، نام از برخي از كتاب‌هاي ايشان عبارتند از:

-1«جمله و تحول آن در زبان فارسي»(1375/ انتشارات امير كبير)

-2«پيرامون ترجمه»‌(مجموعه مقالات /1381/ وزارت‌ فرهنگ و ارشاد اسلامي)

-3«املا،نشانه گذاري‌، ويرايش‌: براي‌ ناشران‌، ويراستاران‌، دبيران‌، مدرسان‌ ادبيات»(1375/ انتشارات صفي‌عليشاه)

-4«حماسه‌ انقلاب»‌(مجموعه‌ شعر همراه‌ با مقدمه‌اي‌ درباره‌ شعر امروز از خسرو فرشيدورد)

5-«درباره‌ ادبيات‌ و نقد ادبي»( 1363/ انتشارات اميركبير)

-6«در گلستان‌ خيال‌ حافظ: تحليل‌ تشبيهات‌ و استعارات‌ اشعار خواجه‌»(1357/نشر تهران)

-7«دستور مختصر تاريخي زبان فارسي»(1387/ انتشارات زوار‏)

-8«دستور مفصل‌ امروز بر پايه‌ زبان ‍ شناسي‌ جديد: شامل‌ پژوهشهاي‌ تازه‌اي‌ درباره‌ آواشناسي‌ و صرف‌ و نحو فارسي‌ معاصر و مقايسه‌ آن‌ با قواعد دستوري‌»(1382/ نشر سخن)

-9«دستوري براي واژه‌سازي : تركيب و اشتقاق در زبان فارسي ، تركيب و تحول آن در زبان فارسي»(1387/ نشر زوار)

-10«صلاي‌ عشق»‌(دفتر شعر/1380/انتشارات اميد مجد)

-11«گفتارهايي‌ درباره‌ دستور زبان‌ فارسي»‌(ترجمه‌ و نگارش‌/1375/ انتشارات اميركبير)

-12«لغت‌سازي‌ و وضع‌ و ترجمه‌ اصطلاحات‌ علمي‌ و فني‌ و يادداشتهاي‌ درباره‌ فرهنگستان‌ و برنامه‌ريزي‌ براي‌ زبان‌ و ادبيات‌ و تاريخ‌ زبان‌ فارسي»‌(ترجمه‌ و نگارش‌/138/ انتشارات سوره مهر)

-13«مقايسه‌ قيود و عبارات‌ قيدي‌ فارسي‌ با واژه‌ها و عبارات‌ همانند آن‌ در عربي»(نشر اصفهان)

-14«نقش‌ آفرينيهاي‌ حافظ: تحليل‌ زيباشناسي‌ و زبان‌شناختي‌ اشعار حافظ»(1375/ نشر صفي‌عليشاه)

-15«تاريخ مختصر زبان فارسي از آغاز تا كنون»(1387/ نشر زوار)

-16«فارسي‌[كتاب‌‍ ‌هاي درسي‌] سال‌ سوم‌ دبيرستان»‌(مولفان‌ خسرو فرشيدورد، حسن‌ احمدي‌ گيوي/ نشر تهران)

-17«عربي‌ در فارسي»(1373/ انتشارات دانشگاه تهران)

-18«دستور مختصر امروز بر پايه زبان‌شناسي جديد :شامل پژوهش‌هاي تازه‌اي درباره آواشناسي و صرف و نحو فارسي معاصر و مقايسه آن با قواعد دستوري انگليسي و فرانسه و عربي،با اشاراتي به فارسي قديم و زبان محاوره‏»(1388/ نشر سخن)

استاد اين غزل زيبا را كه از سروده هاي خودشان بود، در كلاس درس خود گاهي مي خوانند، اما به جهت تواضع ،هرگز نام خود را نمي برند، عشق و اردات خاصي به ايران و شهرهاي كشورمان داشتند و به شعر شاعران پارسي گو افتخار مي كردند و آنان را سرمايه اصلي معنوي و ذخاير ادبي مي دانستند.

اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست
اين خاك چه زيباست ولي خاك وطن نيست

آن كشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگيــــــــــزي ايران كهن نيست

در مشهد و يزد و قم و سمنان و لرستان
لطفي است كه در كلگري و نيس و پكن نيست

در دامن بحر خزر و ساحل گيلان
موجي است كه در ساحل درياي عدن نيست

در پيكر گلهاي دلاويز شميران
عطري است كه در نافه ي آهوي ختن نيست

آواره ام و خسته و سرگشته و حيران
هرجا كه روم هيچ كجا خانه من نيست

آوارگي وخانه به دوشي چه بلاييست
دردي است كه همتاش در اين دير كهن نيست

من بهر كه خوانم غزل سعدي و حافظ
در شهر غريبي كه در او فهم سخن نيست

هركس كه زند طعنه به ايراني و ايران
بي شبهه كه مغزش به سر و روح به تن نيست

پاريس قشنگ است ولي نيست چو تهران
لندن به دلاويزي شيراز كهن نيست

هر چند كه سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چين وشكن نيست

اين كوه بلند است ولي نيست دماوند
اين رود چه زيباست ولي رود تجن نيست

اين شهرعظيم است ولي شهرغريب است
اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست

اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست
اين خاك چه زيباست ولي خاك وطن نيست

يادش گرامي و روحش شاد باد!

منبع : سايت تبيان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد