گل ناز

مشاور شركت بيمه پارسيان

گل ناز

۳۰ بازديد

 

در شهر ،‌دلبري كه بخندد به ناز نيست

 عشقي كه آتشم بزند بر نياز نيست

برق صفا نمانده به چشمان دلبران

ديدار هست و ديده ي عاشق نواز نيست

 

 ساقي مريز باده كه مي دانم  اين شراب

 مرد افكن و تب آور و مينا گداز نيست

 رازيست  بر لبم  كه نخواهم سرودنش

 مرديم از اين كه محرم داناي  راز نيست

 

مردم اگر چه قصه ي ما ساز كرده اند

 ما را زبان مردم افسانه ساز نيست

  آن گل به طعنه گفت كه در بزم درد ما

 روي نگار و جام مي و اشك ساز نيست

 

اي تازه گل مناز به گلزار حسن خويش

 ناز اين همه به چهره ي گلهاي ناز نيست

 سوزم چو لاله در دل صحراي زندگي

 نازم  به بخت ژاله كه عمرش  دراز نيست


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد