شعر خدا

مشاور شركت بيمه پارسيان

شعر خدا

۳۰ بازديد

 

ابليس ، اي خداي بديھا ! تو شاعري

من بارها به شاعريت رشك برده ام

شاعر تويي كه اين همه شعر آفريده اي

غافل منم كه اين همه افسوس خورده ام

عشق و قمار شعر خدا نيست ، شعر تست

هرگز كسي به شعر تو بي اعتنا نماند

غير از خدا كه هيچ يك از اين دو را نخواست

در عشق و در قمار كسي پارسا نماند

زن شعر تست با همه مردم فريبي اش

زن شعر تست با همه شور آفريدنش

آواز و مي كه زاده ي طبع خدا نبود

اين خوردنش حرام شد ، آن يك شنيدنش

در بوسه و نگاه تو شادي نھفته اي

در مستي و گناه تو لذت نھاده اي

بر هر كه در بھشت خدايي طمع نبست

دروازه ي بھشت زمين را گشاده اي

اما اگر تو شعر فراوان سروده اي

شعر خدا يكي است ، ولي شاهكار اوست

شعر خدا غم است ، غم دلنشين و بس

آري ، غمي كه معجزه ي آشكار اوست

دانم چه شعرها كه تو گفتي و او نگفت

يا از تو بيش گفت و نھان كردم نام را

اما اگر خدا و ترا پيش هم نھند

ايا تو خود كدام پسندي ، كدام را ؟


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد