دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۷ ۳۱ بازديد
لبھايش آشيانه ي آتش بود
با شعله هاي بوسه و دندان
رقصي درون جامه ، نھان داشت
چشمي بسوي آيينه ، خندان
هر ناز او ، نياز نمايش بود
صبح از شكاف پيرهنش ميتافت
شب ، غرق در سجود و ستايش بود
او ، زير لب ، از آيينه مي پرسيد
آيا من آن كسم كه تو ميخواهي ؟
آيينه ، آشيانه ي آتش بود