آيينه

مشاور شركت بيمه پارسيان

آيينه

۳۱ بازديد

 

لبھايش آشيانه ي آتش بود

با شعله هاي بوسه و دندان

رقصي درون جامه ، نھان داشت

چشمي بسوي آيينه ، خندان

هر ناز او ، نياز نمايش بود

صبح از شكاف پيرهنش ميتافت

شب ، غرق در سجود و ستايش بود

او ، زير لب ، از آيينه مي پرسيد

آيا من آن كسم كه تو ميخواهي ؟

آيينه ، آشيانه ي آتش بود


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد