دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۷ ۳۰ بازديد
شب ، چون زني كه پنجره ها را يكان يكان
مي بندد و چراغ اتاقش را
خاموش ميكند
يك يك ستاره ها را خاموش كردو خفت
سرخي در آسمان سپيد سحرگھان
گلھاي ارغوان را بر آبشار شير
تصوير كرد
بادي ، كتاب سبز درختان را
تفسير كرد
آنگاه ، در حرير چمن ، آتشي شكفت
آتش نبود
بر آب سبز دريا ، قايق بود
خورشيد واژگون حقايق بود
يا انفجار عقده ي تاريكي
در آفتاب سرخ شقايق بود