دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۶ ۲۹ بازديد
مسي به رنگ شفق بودم
زمان ، سيه شدنم آموخت
در اميد زدم يك عمر
نه در گشاد و نه پاسخ داد
در دگر زدنم آموخت
چراغ سرخ شقايق را
رفيق راه سفر كردم
به پيشواز سحر رفتم
سحر ، نيامدنم آموخت
كنون ، هواي سفر در سر
نشسته حلقه صفت بر در
به هيج سوي نميرانم
حديث خويش نميدانم
خوشم به عقربه ي ساعت
كه چيره مي گذرد بر من
درون آينه ها پيري است
كه خيره مينگرد در من
كه خيره مينگرد در من