گئوماتاي آسمان

مشاور شركت بيمه پارسيان

گئوماتاي آسمان

۳۵ بازديد

 

يك شب ز تخت عرش فرو ميكشم ترا

ابليس ، اي كشنده ي پنھاني خدا

گر در گمان خلق ، تو ابليس نيستي

من دانم اي خداي پليدان ، تو كيستي

از دودمان پاك خدايان پيشتر

يك تن هنوز در حرم عرش زنده بود

يك تن كه چشم در پي آزار ما نداشت

ميلي به سوي فتنه و مرگ و بلا نداشت

پاكيزه تر ز اشك زلال ستاره بود

بخشنده تر ز ابر سپيد بھاره بود

بر بندگان خويش ، ستم ها روا نداشت

يك شب تو ، اي كس كه جز ابليس نيستي

دزدانه سوي خوابگه او شتافتي

او را درون بستر خود خفته يافتي

با تبر ، سينه ي گرمش شكافتي

آنگاه خود به تخت نشستي ، خدا شدي

وز راه و رسم مردمي او جدا شدي

هشدار ، اي كسي كه جز ابليس نيستي

خلق جھان هنوز نداند كه كيستي

هر چند تكيه بر سر جاي خدا زدي

در گوش خلق ، بانگ خوش آشنا زدي

يك شب ز تخت عرش فرو كشم ترا

ابليس ، اي كشنده ي پنھاني خدا


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد