اوحدي

مشاور شركت بيمه پارسيان

اوحدي

۳۰ بازديد


شب هجرانت، اي دلبر، شب يلداست پنداري
رخت نوروز و ديدار تو عيد ماست پنداري

قدم بالاي چون سرو تو خم كردست و اين مشكل
كه بالاي تو گر گويد: نكردم، راست پنداري

دمي نزديك مهجوران نيايي هيچ و ننشيني
طريق دلنوازي از جهان برخاست پنداري

دلت سختست و مژگان تير، در كار من مسكين
بدان نسبت كه مژگان خار و دل برجاست پنداري

خطا زلفت كند، آخر دلم را در گنه آري
جنايت خود كني و آنگاه جرم از ماست پنداري

ز هجر عنبر زلف و فراق درد دندانت
دو چشم اوحدي هر شب يكي درياست پنداري


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد