ميوه

مشاور شركت بيمه پارسيان

ميوه

۳۱ بازديد

 

با شاخه ي گل يخ

از مرز اين زمستان خواهم گذشت

جايي كنار آتش گمنامي

آن وام كهنه را به تو پس مي دهم

تا همسفر شوي

با عابران شيفته ي گم شدن

شايد حقيقتي يافتي

همرنگ آسمان ديار من

شهري كه در ستايش زيبايي

دور از تو قهوه اي كه مرا مهمان كردي

لب مي زنم

و شاخه ي گل يخ را كنار فنجان جا مي گذارم

چيزي كه از تو وام گرفتم

مهر تو را به قلب تو پس مي دهم

آري قسم به ساعت آتش

گم مي كنم اگر تو پيدا كني

اين دستبند باز شد اينك

از دست تو كه ميوه ي سايش به واژه هاست


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد