زهر سبز

مشاور شركت بيمه پارسيان

زهر سبز

۳۶ بازديد

 

چشمانش را ببوس
اگر چه ديگر نمي تابد
ميان سكوت ها
ميان پرخاش ها
ميان فاصله ي دراز و
شكجه ي بي اجر
ميان خاطره و افسوس
صبور و سمج ، گاهي
سپيده دم ها اخم مي كند
غروب ها مي بارد
پلك به هم نمي گذارد
مرز ندارد
در فرصت عشق تا آزادي
پاس لحظه اي شادي
چشمانش را ببوس
زهر سبز را بنوش


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد