دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۶ ۳۵ بازديد
صدايم را در ضبط صوت حبس كن
اين آواز خراباتي
براي غروب تنهايي است
هنگام سرما و بادي
كه چتر كافه هاي زير پايت را مي لرزاند
بامدادهاي خكستري
كه پشت پنجره ات ژاله يخ مي بندد
بشنو ، بشنو ، بشنو
تو را خوانده است
براي تو كه نام تو ، اندام تو، پيغام تو عشق است
آن وقت مي تواني
مثل سال هايي كه همديگر را نمي شناختيد
از پله ها فرود ايي
قهوه اي بنوشي
و كلمات ترانه را
با بخار شيرين دهانت
در هوا پرواز دهي
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد