دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۶ ۳۰ بازديد
حالا تو هم سرخورده و پياده نوردي
راهي دراز و تهي پيش رو داري
پر از حوادث بي تدبير
سواره يا پياده ، مسافراني از پشت سرمي ايند
شتابنك ، از بيخ گوشت پرواز مي كنند
سراچه هايي خواهي ديد در هر دو سوي راه
و پشت پنجره ها ، چهره هاي محوي را
نفس نداري تا انتهاي چشم انداز
گام بزني
نكال ها و بدافبالي ها را جبران كني
ولي به سبك هنرمند راه نورد ، در آغاز حركت
خودت را مي تكاني از كولبار ذله كننده
آزاد مي شوي از قدرناشناسي ها ، از تلخ كامي ها
افق مقابل توست گرچه زياد پيش نخواهي رفت
سبك بار و شادمانه راه بيفت
به سبك ولگرد كوچك سينما