آب تني

مشاور شركت بيمه پارسيان

آب تني

۳۴ بازديد

 

سايه اي زير ساقه ي سنجد

بركه را موذيانه مي پاييد

ماه ، مست از شميم وسوسه اي

لب به لب هاي آب مي ساييد


بركه از رنگ و بوي گل پُر بود

زير باران سايه روشن ها

روي سنگي لميده بود آرام

جامه ي نازكي تك و تنها


ناگهان برگ ها تكان خوردند

ماه ، پشت درخت چشم گذاشت

شور افتاد در دل بركه

شيشه ي شرم شب ترك برداشت


اين طرف بركه ي رها در موج

غرق مهتاب بود و عطر چمن

آن طرف سنگ سرد خواب آلود

بستر ساكت دو پيراهن ... !


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد