براي بهار

مشاور شركت بيمه پارسيان

براي بهار

۳۱ بازديد

 

دلم گرفته هواي بهار كرده دلم
هواي گريه ي بي اختيار كرده دلم 

رها كن از لب بام آن دو بافه گيسو را
هواي يك شب دنباله دار كرده دلم 

بيا بيا كه براي سرودن بيتي
هزار واژه ي خونين قطار كرده دلم 

به هر تپش كه نفس تازه مي كند باري
مرا به زيستن امّيد وار كرده دلم 

كنون كه آخر پيري نمانده دنداني
غزال خوش خط و خالي شكار كرده دلم 

بخند اي لب خونين لب ترك خورده
دلم شكسته هواي انار كرده دلم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد