دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۵ ۳۱ بازديد
خدايا كاش وصلي بود يك دم
نه دردي بود در عالم نه مرهم
نميميريم جز در آتش وصل
نمي سوزيم جز در حسرت هم
هر آن كو راه عدل و دين بگيره
مراد از طالع شيرين بگيره
مرا داغ برادر هاست در دل
فلك داد مرا سنگين بگيره
همان هايي كه اهل راز گردند
دگر با خويشتن دمساز گردند
جراحت در جگر دارند و افسوس
كجا ياران رفته باز گردند
اسير روزگار گرم و سرديم
مگر با گردش دوران بگرديم
همه آلوده داماني به سر شد
بجز زخمي كه از سر وا نكرديم