يا علي

مشاور شركت بيمه پارسيان

يا علي

۳۱ بازديد

 

از پدرم اسمشُ ياد گرفتم

 وقتي چشام به روي دنيا وا شد

هنوز تو قنداقه بودم ياعلي

گفت و منُ بغل گرفت و پاشد

 

تو عالم بچگي و سادگي

وقتي غمي دنيامُ تاريك مي كرد

پدر ميگفت يا علي و پا مي شد

منُ به آسمونا نزديك مي كرد

 

زمزمه ي ياعلي و ياعلي

از رگِ مادرم تو خونم مي ريخت

شباي تشنه وقتي شيرم مي داد

طعم علي روي زبونم مي ريخت

 

علي كليد خانه ي خدا بود

قفل دل شكسته رُ وا مي كرد

علي مثِ فرشته هاي معصوم

با گريه دنيا رُ تماشا مي كرد

 

ماه شباي مشق بچگي هام

عكس علي بود كه تو چشمه مي ريخت

وقتي علي رُ مي نوشتم رو خط

نام علي برام كرشمه مي ريخت

 

بچگيام عمريه رفته از ياد

با اونكه از غصه دارم تا مي شم

دخترمُ وقتي بغل مي كنم

بازم مي گم يا علي و پا مي شم


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد