رودكي ، پدر شعر پارسي

مشاور شركت بيمه پارسيان

رودكي ، پدر شعر پارسي

۳۱ بازديد

  رودكي، پدر شعر پارسي

رودكي از شاعران عصر سامانيان است. الحق او  پدر و طلايه  شعرپارسي است.  در آن روزگار هنوز شاعران بزرگي چون فردوسي، نظامي، سنايي، عطار، مولانا ، سعدي، حافط ، جامي  ظهور نكردند.  از طرفي كار رودكي بسي سخت و دشوار بوده  چون سرايش شعر در قرون آغازين بوده و سبك و سياقي براي الهام گرفتن و اقتباس نمودن اساسا وجود نداشته است.

هنر رودكي اين است كه چون موسيقي را خوب مي شناخته وچنگ مي نواخته لذا سرايش شعر را تركيبي از شعر و موسيقي براي خواندن و نواختن توام نمود و وزن كلمات شعرش را با دستگاههاي موسيقي  هماهنگ نمود  و  سبك هاي شعري و مفاهيم و مضامين قالب هاي آن هنوز در ابتداي راه بودند. رودكي در عصر كودكي  موفق به فراگرفتن قرآن شد، لذا با شيوه آيات قرآني آشنا بود و او نيز همانند بسياري از شاعران بزرگ كه بعدها ظهور نمودند از وقايع  روزگار عصر خويش مثاثر شده بود.

رودكي  در روزگارجواني خويش بخوبي به اعجاز قدرت كلمات كه در شعر بوده ، واقف شده و گاه از اين فرصت ها بسيارمطلوب و مناسب استفاده نموده ، حضور در دربار اميران  ساماني، امير ساماني از بخارا به هرات آمده و مدت مديدي  شايد حدود چهارسال رحل اقامت در آنجا افكنده بوده و تمام اطرافيان ملول و خسته از اقامت طولاني خودشان كه در ركاب شاه ساماني بودند ، به دنبال تدبير وترفتد بودند ، كه با لطايف حيل اسباب رفتن امير را  از هرات به بخارا سبب شوند ، كه موفق نشدند و همگي به قدرت شعر رودكي  و معجزه كلام  او  واقف بودند، از او درخواست مي كنند كه تلاش كند ، تا امير ساماني راضي به بازگشت شود و هرات را رها كند، رهسپار يار و ديار در  بخارا شود، و رودكي در نهايت استادي  وظرافت به سرايش  قصيده  مشهورش مي پردازد ، كه هنوز  پس از قرنها طراوت وتازگي را حفظ  نموده واين شعر رودكي سبب شده تا امير ساماني از سحر كلام رودكي انچنان به وجد و نشاط  شور و شوق آيد، عنان اختيار از كف دهد، و به يكباره سوار بر اسب بدون كفش شده با همراهان عازم بازگشت  از هرات به سوي بخارا شود!

اين واقعه كه تحسين همگان را از اعجاز كلام رودكي  سبب مي شود كه اطرافيان امير ساماني  به عظمت شعر رودكي ومقام ومنزلت او بيشتر از گذشته واقف شوند و به پاس اين قصيده بس زيبا  و جاودانه  كه امير، ترك هرات كرده و به سوي مقر حكومتي در بخارا روانه شود. سبب شد تا ثروت ، انعام و جوايز وپاداش فراواني به او  اهداء كنند، و با احترام از او در آن ايام ياد كنند .

هنر شاعران  بزرگ به راستي اين است كه پيام خود را به  نحوي شايسته و خاص  به مخاطب القاء كنند ،شعر نيروي خارق العاده اي دارد كه مي تواند هر گره را بازكند و هر بي رمقي را جان و حيات بخشد ،البته نه هر شعري...

بوي جوي موليان آيدهمي   /     ياد يار مهربان آيد همي

ريگ آموي و درشتي هاي او  /    زيرپايم پرنيان آيد همي

آب جيحون با همه پهناوري   /    خنگ ما را تا ميان آيد همي

مير سرو است و بخارا بوستان /   سرو سوي بوستان آيد همي

بهرحال ، آن ايام  خوش  روزگار رودكي  نيز سپري شد، روزگار گاه سر سازگاري و گاه سر ناسازگاري با او داشته،  شهرت و مكنت ،  نزد دربار سامانيان،  گرچه فرصت هاي زيادي براي  رودكي به ارمغان داشت، اما  اين دوران چندان نپاييد ، و با خلع امير ساماني او نيز طرد گرديد ، و روزگار پيري  و سالخوردگي، حاصلي جز  افسوس  ،افسردگي، ياس، نواميدي و سختي ايام سودي  نداشته ، و اين شاعر توانمند كه در جواني با سرايش شعر و نواختن چنگ روح آدميان را نوازشگر بوده،   در دوران آخر عمرش، روزگار چندان  روي خوشي  با او نداشته و زمانه نوازشگر اين نغمه خوان پارسي گو نبوده، دچار بي مهري زمانه شد.

نقل شده ، كه كوري او در كودكي توسط  روزگارصورت نگرفته ،بلكه درسن پيري ، درد مندي،  توسط  ابناي روزگار صورت گرفته كه حاصلي جز درد و دردمندي برايش نداشته است.  پيري  و درد مندي خود رنج وانتقامي ، است كه روزگار غدار  از آدميان مي گيرد،  و پدر شعر پارسي سرانجام  در ناتواني ،سختي، عسرت، ضجرت ومشقت  ترك جهان نمود.

اختصاصات شعري رودكي

سبك شعري ، او سبك خراساني است ، سبك خراساني از قرن سوم شروع و تا قرن ششم ادامه داشته، شاعران پيرو سبك خراساني عبارتند: فرخي، عنصري، منوچهري، فردوسي، ناصر خسرو، سنايي، سعد سلمان؛ كه در منطقه بزرگ خراسان و قومس  ناحيه شاهرود  دامغان و سمنان امروزي بوده.

اشعارش ساده و روان  و آهنگ كلمات وجملات سنگين وگاه روش پند و موعظه نيز به خود مي گيرد:

اي، آنكه غمگني و سزاواري/ وندر نهان سرشك همي‌باري 

رفت، آنكه رفت، و آمد، آنكه آمد/ بود، آنچه بود، خيره چه غم داري؟

يكي از اقدامات مهم او به نظم آوردن كليله و دمنه بود ، شايان ذكر است كتاب كليله ودمنه در اصل به زبان سانسكريت بوده ، كه موضوع داستانهايي از زبان حيوانات نقل شده و كليه ودمنه ،  نام دو شغال است. اين كتاب از سانسكريت، به زبان پهلوي ، و سپس به عربي و سرانجام به پارسي در آمده، و رودكي آنرا به شعرساخته و پرداخته،اما !  افسوس صد افسوس كه بخش هاي متعددي از اين منظومه شعر ي عملا  از بين رفته است.

رودكي ابيات و اشعارش را در قالبهاي: قصيده ، غزل، رباعي، مثنوي، قطعه  سروده بوده  و گويند بيش از يك ميليون بيت  شعر سروده،  كه آنان نيز اكثرا از بين رفته است گويي روزگار جفا پيشه  نامهري فراوان در محو آثار ادبي ابيات و اشعارش نموده است .

گرچه اشعار رودكي در برخي ابيات روحيه  شاد و در وصف طبيعت و شادي ايام است. اما!  تاسف و اندوه و فراق دوستان در شعر او بسيار اثرگذار و قابل بررسي است .

هيچ شادي نيست اندر اين جهان /  برتر از ديدار روي دوستان

هيچ تلخي نيست بر دل تلخ تر  / از فراق دوستان پر هنر

در وصف علم و دانش نيز ارزش و احترام قائل است، مي گويد:

مردمان بخرد اندر هر زمان   / راز دانش را به هر گونه زبان

گرد كردند و گرامي داشتند  / تا به سنگ اندر همي بنگاشتند

در پند اينكه  در سختي ها بايست صبر نمود تا سرانجام اسباب گشايش ايجاد شود با نگاه شاعران و بس ارزشمند گفته:

كار چون بسته شود بگشايدا    /  وز پس هر غم طرب افزايدا

در شعر اشاره به واژه« يخچه »مي نمايد  كه به نظر همان تكرگ يا برف  را مي گويد:

يخچه مي‌باريد از ابر سياه /چون ستاره بر زمين از آسمان

در بيان سلامت تن آدميان نيز در قالب شعر گفته :

گر خوري از خوردن افزايدت رنج   /   ور دمي مينو فراز آوردت و گنج

در بيان خدا پرستي نيز مي گويد:

بيا، دل و جان را به خداوند سپاريم/ اندوه درم و غم دينار نداريم

در ياد و تكريم ابوالفضل بيهقي صاحب تاريخ بيقي نيز در شعرش چنين ياد مي كند:

يك صف ميران و بلعمي بنشسته/ يك صف حران و پير صالح دهقان

تصوير ساري يا صور خيال  در اشعار رودكي چنان قوي است. بخصوص در مراسم شاهان ساماني كه خود، بايست  شاهد عيني صحنه ها بوده باشد ،كه چنين تصويري ارائه مي دهد،  و بسيار  بعيد است ، در آن دوران او نابينا بوده و  اين قول را  كه اواخر عمر نابينا گشته  بيشتر قوت  مي دهد.

خسرو بر تخت پيشگاه نشسته/شاه ملوك جهان، امير خراسان

ترك هزاران به پاي پيش صف اندر/هر يك چون ماه بر دو هفته درفشان

هر يك بر سر بساك مورد نهاده روش/ مي سرخ و زلف و جعدش ريحان

رودكي در مجلس امير ساماني و سران و بزرگان قوم و لشكري و كشوري خودش حضور دارد و خود با چشمانش شاهد مناظره است، بعيد است كه آن زمان نابينا بوده و فردي ديگر  براي او نقل قول نموده باشد!

مجلس بايد بساخته، مكانها / ز گل و از ياسمين و خيري الوان

نعمت فردوس گستريده ز هر سو/ساخته كاري كه كس نسازد چونان

جامهء زرين و فرش‌هاي نو/ آيين شهره رياحين و تخت‌هاي فراوان

زبان و ادبيات پارسي حاصل تفكر  و  تلاش  شاعران و نويسندگان بزرگ در گذرگاه عمر طولاني خويش بوده  اين  ميرات  كهن  را  كه  به  امانت  به  ما سپرده  شده  با  خواندن  و  مطالعه  و  درست  نگارش  نمودن  بيشتر  از  گذشته  ارج  نهيم .

نويسنده : شهرام ابهري

منبع : سايت تبيان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد