
نظامي از شاعران بزرگ قرن ششم محسوب مي شود، گرچه در مورد محل زادگاهش، سخن بسيار گفته شده ، او در عصر سلجوقيان مي زيسته و به شعر و داستان نويسي، همت والايي گماشته، اما شهرت عالمگير او به جهت اشعار نغز و شيوايش فراگير شده و زبانزد عام و خاص است، شيوه سرايش شعرش بسيار ساده و روان و بي پيرايه و به دور از هرگونه ،تكلف وسختي در معناي و مفاهيم بوده ، ابيات و اشعارش داراي ، تشبيهات و استعارات، بس زبيا و در خور تحسين بيان نموده و اكثر اشعارش در قالب مثنوي سروده است .
نظامي، همواره بر اشعارش گردنبدي از طلا و حمايلي درخشان بسته كه با گذشت زمان با تابش ايام روزرگاران ،اين درخشش تداوم يافته بزرگترين هنر نظامي ايماژ يا صور خيال و ياهمان تصوير سازي است ،تصوير سازي در شعرش بقدري با مهارت و ظرافت انجام شده كه وصف شدني نيست ؛كه هرفرد انگار ؛ خود ، شاهد ماجرا در گوشه اي از شعر نظامي است كه نظاره گر وقايع است .
اساسا هنر شاعران بزرگ ، بايست خلاقيت و نبوغ در طرح موضوع شعر و نحوه انتقال به مخاطب خود مي باشد ،كه اين روش را «نظامي» در حد اعلايي مهارت انجام داده است، نظامي در قرن ششم همانند يك كارگردان قوي سينما امروزي سكانس هاي بس به ياد ماندي از بازيگري ليلي و مجنون وساير بازيگران به تصوير كشيده و در اين نوآوري و خلاقيت از تمام امكانات گفتاري و احساسي همانند : نور، فضا، رنگ ،محيط ، و ساير عوامل استفاده نموده و مخاطبين خود را در روند كارش ، بشدت تحت تاثير قرار داده است آثار او : مخزن اسرار ؛ هفت پيكر؛ خسروشيرين ؛ ليلي ومجنون ؛ اسرارنامه را مي توان نام برد.
جاي بسي شگفتي دارد ! كه اين شاعر بزرگ خلاقيت و ابتكار و جذابيت در تصوير گري را در قرن ششم كجا آموزش ديده است ؟ در آن روز گار كه دانشكده هاي فيلم و كارگرداني ،تاتر، بازيگري، سناريو نويسي، در چند قرن گذشته ساخته و پرداخته اساسا نشده بود ! اين هنر در كجا آموزش ديده ؟كه مي تواند پس از قرنها از گذشت داستان« ليلي ومجنون» طرفداران فراواني در تمام كشور هاي پارسي زبان داشته باشد.
اختصاصات شعرنظامي در سرايش مثنوي ليلي مجنونتصوير سازي بسيار زبيايي نظامي از صحنه هاي سرايش ليلي و مجنون داشته كه تحسين انگيز است
سبك اشعار بسيار ساده و روان است و بخوبي عامه مردم با اشعارش ارتباط بر قرار مي كنند.
گفتگو و ديالوگ ها بين افراد يكي از محور هاي مهم و جذاب مثنوي ليلي و مجنون را مي سازد.
در برخي صحنه هاي تصويرسازي فقط ليلي حضور دارد ويا فقط مجنون و اساسا مخاطب ديگري نيست و نظامي ذهن او را به تصوير كشيده و اين، بخش هاي شعري همانند پرده نمايش از مهمترين محور منظومه ليلي ومجنون است و گاهي موضوعات فراواني در ذهن تنهاي او شگل مي گيرد كه زبان از بيانش قاصر است اما نظامي اين تفكر، درد و رنج و تنهايي و حرمان ليلي ومجنون را خيلي خوب به مخاطب انتقال مي دهد .
يكي از محور هاي مهم در منظومه ليلي ومجنون اين است كه نظامي صرفا فضا سازي را در مكان سربسته به تصوير نكشيده بلكه محله ها و مكانها وزمان مي تواند بسيار متفاوت باشد. نظامي براي سرايش مثنوي ليلي ومجنون گاهي ،صحرا، بيابان ، را به تصوير پرداخته و نظامي سعي نموده حس زمان ، مكان را به مخاطب به نحوه زبيا بيان كند.
نظامي در مثنوي ليلي ومجنون از فرهنگ حاكم بر جامه قوم وقبيله اي آن روزگار كه فضاي اصلي داستان است به نحوه استادانه مطرح مي كند كه اين خودش محور بحث فرهنگ سنتي و طبقاتي و هم شان بودن را مطرح مي كند .
درمنظومه مثنوي ليلي ومجنون هرگز حضور خود نظامي حس نمي شود و اساسا مشاهده نمي شود و اين مهارت داستانسرايي نظامي است كه مخاطبين شفيفته موضوعات منظومه منثوي مي شوند.
عشق ليلي و مجنون عشق آسماني و پاك است كه اخلاص و ايثار و گذشت در آن موج مي زند عشق انان از هر گونه آلودگي و هوس هاي زميتي به دور است نظامي خواسته يك سمبل و مظهريت عشق زبيايي آسماني را به تصوير بكشد و الحق در اين كار موفق نيز بوده است.
هنر نظامي اين است كه شتاب زده در خلق فضاي قالب منظومه ليلي و مجنون پيش نرفته و سعي نموده آرام ارام يك روند تدريجي را ادامه دهد، تا مخاطب عملا با آن انس والفت مي گيرد كه اين اساس كار اموزش و تعليم و تربيت در تمام نظام هاي آموزشي است.
نظامي؛ در خلق منظومه ليلي ومجنون مانند ساير آثارش همانند: خسرو شيرين ،هفت پيكر، شرفنامه، اقبالنامه ، مخرن الاسرا ، همه جا رعايت عفت كلام و گفتار و آداب شعري را رعايت نموده و از هر گونه وآژه كه درشان مقام سخن وشعر نباشد خودداري نموده اين ادب شاعر ذاتي است و ارزش كار او را صد چندان نموده واين نيز قابل تقدير و تحسين است.
نظامي در سرايش اين منظومه از قالب مثنوي استفاده نمودند ، و بسيار استادانه در ايجاد وزن و قافيه و موسيقي واژگان كار نموده و معنا و مفهوم شعرش قرباني الفاظ نشده واين هندسه كلمات را همانند يك استاد معمار يا يك استاد آيينه كار كه براي آيينه كاري و تزيين حرم ها با ظرافت و دقت قطعات كوچك آيينه را كنار هم با نقوش مختلف مي چيدند، نحوه آرايش كلمات اشعارش بس زبياست.

نظامي در ابتداي منظومه ليلي ومجنون ابتدا به ستايش خداي متعال پرداخته و سپس در مدح و منقبت حضرت نبي مكرم{ص} اسلام همت گماشته، سپس در خصوص علت خلقت زمين وكائنات ، پرداخته و بعد از آن در خصوص سبب نظم منظومه بيان نموده و نيز در تعريف حاكم زمان خويش شروانشاه اختسان بن منوچهر پرداخته و بعد در خصوص سپردن فرزند خويش به فرزند شروانشاه ابياتي سروده وسپس در شكايت حسودان ومنكران مطالبي به زبان شعر سروده بعد آز ان در نصايح پدرانه خود نسبت به فرزندش محمد نظامي ، در قالب شعر ابياتي سروده ،بعد از آن نيز نامي و يادي از اموات و والدين خود ،خويشان، خانه و كاشانه خود پرداخته وسرانجام وارد مدخل اصلي بحث كه همان منظومه ليلي و مجنون باشد وارد مي شود. وذهن خواننده را آماده مي نمايد،دقيقا تا شرح منظومه را شروع نمايد همانند مسافري كه عازم شهري است و پس از طي مسافتي سرانجام به شهر مورد علاقه خود مي رسد.
نظامي در منظومه ليلي ومجنون در هر بيت شعر كه قالبا بين شش تا هشت كلمه است اوج ظرافت در رساندن پيام خود در به شيوه تصوير سازي را به كمال مطلوب مي رساند، كالبد شكافي كلمات اين مثنوي كاملا عادي وطبيعي است، و كلمات همان كلمات عادي متداول همگي ما ست، اما! گويي نظامي قالب واژه را شكافته و كلي واژه گان در داخل همان يك واژه قرار داده هنر بزرگ شاعران چيدمان تركيبي واژگان به سبك وسياقي است كه مي خواهند كاخ ابداع خلق كنند.
نظامي تفكر خويش را از ابتدا تا انتهاي منظومه ليلي ومجنون هدايت مي كند، سر گذشت ليلي ومجنون عملا سرگذشت تمام ليلي ومجنون ها در همه جا جهان مي تواند باشد، و نظامي در خصوص اين رخداد به آسيب شناسي فردي و اجتماعي و موضوعاتي از اين قبيل و تبعات آن همانند گوشه گيري انزوا و افسردگي را به نحوي از اين عشق مطرح مي كند ، عشق آنان، عشق پاك است و از هر گونه انتقام و خشونت و تهديد و خون ريزي و اقدامات جنون آميز به دور است و نظامي عملا در اين منظومه درس اخلاق مي دهد كه آدمي اگر به وصال يار هم نرسيد. هرگز از جايگاه و مقام انسانيت سقوط نكند و متوسل به زور، تهديد، خشونت و انتفام و آسيب رساندن به معشوق و حتي خود و سايرين نكند
براي مطالعه داستان ليلي و مجنون كليك كنيد