كلام تو

مشاور شركت بيمه پارسيان

كلام تو

۲۹ بازديد

 

باري، كلام تو

نه آيه هاي مبهمِ خاموش است

محبوس در كتابهاي مقدّس،

نه جاي جاي،

         هر از چندي

از ناي منجيانِ گمشده آوازي!

 

آري، تو

با نور و رنگ سخن مي گويي؛

خاموشيِ تو سياهي است.

 

گاهي كه من

آسوده،

    بر لبِ جوباري

تنها نشسته ام،

و پاي من،

     برهنه،

در آب بوسه هاي خنك مي نوشد،

آن زمزمه كه مي شنوم،

             از توست.

 

گاهي كه باز تنها

در جنگلي شكفته

         گشت و گذاري دارم،

و عطرهاي خوشِ جاودانگي

در سينه با نفسم

         مي آميزد،

آنجا تويي كه در آوازي

با صدهزار نغمۀ شيرين

در وصف اين بهشت كه هرگز

بي ما نبوده است.

 

امّا همينكه مي انديشم،

امّا همينكه سخن مي گويم،

اين عالمِ بزرگ تورا

آشفته مي كنم:

چندانكه خود صداي تو را ديگر

                 نمي شنوم!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد