دعوي

مشاور شركت بيمه پارسيان

دعوي

۳۲ بازديد

 

مستورمي داري مرا ازخلق بدمستت

بگذار دستان مرا در چشمه ي دستت

 

بگذار دستان مرا در باد در باران

در ساحل آسودگي هاي سبك باران

 

بگذار چشمم روبروي مستي ات باشد

شايد هلاكم وامدار هستي ات باشد

 

شايد سكوتم آخرين حد صدا باشد

شايد خودم مثل خودت مثل خدا باشد

 

حتما در اين آيينه ها تكرار ها حتمي است

يعني سر تمارها بر دارها حتمي است

 

حتما در اين آئينه ها تكثير خواهم شد

مانند تو روشن ترين تصوير خواهم شد

 

روشن ترين آيينه تصوير تو در خويش است

هر كس تو را در خويش پيدا كرد درويش است

 

درويش يعني اينكه بي خط و نشان بودن

يا در پي پيداترين راز نهان بودن

 

درويش آن باشد كه بي دعويش مي بينند

او را دراخلاص و عمل در پيش مي بينند

 

در پيش استغناء او پس از فقيران شو

جامي بگير و از جميع باده گيران شو

 

هر جا كه هستي رهرو جايي دگر هستي

هر لحظه اي گرم تمنايي دگر هستي

 

سودي اگر خواهي در اين بازار ... سود از اوست

تو هر چه مي خواهي كه باشي ‌‌... باش ! بود از اوست


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد