تا شد و بال گردن دسته شكسته ما

مشاور شركت بيمه پارسيان

تا شد و بال گردن دسته شكسته ما

۳۰ بازديد

 

تا شد وبال گردن  دسته ي شكسته ي ما

افزود عقده اي چند  بر كار بسته ي ما

 

از پا فتاده ي عشق  رنج سفر نبيند

در منزل است دايم  پاي شكسته ي ما

 

گلگشت نوبهاران  ارزاني حريفان

سير چمن نيايد  از بال خسته ي ما

 

گر بهتر از بهشت است  آب و هواي غربت

سوي وطن زند بال  از بند جسته ي ما

 

پيريم و هر رگ ما  سوداي عشق دارد

در حسرت شكار است  دام گسسته ي ما

 

در عين ناتواني  آخر ز جاي خيزد

از باد دامن دوست  گرد نشسته ي ما

 

در پله ي محبت  يكسان كجا برآيد 

عهد شكسته ي او  پيمان بسته ي ما

 

سير و سفر گران است  بر ما كه خواب سنگين 

پيچيده همچو زنجير  بر پاي خسته ي ما


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد