مراثي

مشاور شركت بيمه پارسيان

مراثي

۳۰ بازديد

 

صداي مصيبت، صداي من است
چنينم كه آتش، همه ميهن است

ز پستان زخمي كه خون خورده است
به گهواره نوزادِ گُل مرده است

گرفته بغل در بغل از عذاب
دو خواهر در آغوش ظلمت بخواب

چراغ ستاره كه در خانه مرد
شقايق در آغوش پروانه مرد

چه كرد بايد اين زخمه‌ي بي‌قرار
نه پش مانده ماوا، نه پيش از فرار

چنين فاجعه كس نديده عيان
كجا بايدش، كو نجات جهان


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد