شفا

مشاور شركت بيمه پارسيان

شفا

۲۹ بازديد

 

من مقابلِ باد مي‌ايستم
تا تو پيراهن‌ات را عوض كني.
بادِ سردِ شامگاهي با ماه دشمني دارد.
من هيچ كاري نكرده‌ام،
تنها به قدرِ تنفسي كوتاه،
حافظِ همين روياهاي رنگ‌پَريده‌ي خودم بوده‌ام،
تنها گاه به اندازه‌ي بازدَمِ شبتابي،
حافظِ همين شيرازه‌ي دشوار زندگي بوده‌ام.
چرا ساده بودن اين همه سخت است.
حقيقتا ... جز آن واژه‌ي شفا
كه من از جبرئيلِ شاعران شنيده‌ام،
ديگر چه دارد اين جهان،
كه ويرگولِ كوچكي حتي ...!
ويرگولِ كوچكي!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد