دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۴۲ ۳۰ بازديد
براي چيدنِ آخرين جملهي جهان
كلمه كم آوردهام،
لطفا حروفِ روشنِ رازداران را آزاد كنيد!
آزادشان كنيد!
آنها فرزندانِ فرصتگريزِ هزارهي ناناند،
كه در پايداريِ خويش
جهان را از پيرشدن باز ميدارند.
آزادشان كنيد!
پرستويي كه امروز قفسنشين شماست
فردا عقاب قفلشكني خواهد شد
كه به قلهي مِهگرفتهي قاف هم قناعت نخواهد كرد.
آزادشان كنيد!
آنها كاملترين كمربستگانِ باراناند،
كه ما روياهايِ بيگرگ خويش را
در آهوترين پيراهنِ بيفَريبشان شستهايم.
آزادشان كنيد!
پروانهاي كه از آخرين آوازِ آتش گذشته است
ديگر از گُر گرفتنِ برباد رفتهي خود
نخواهد ترسيد.
تنها در تلاوت مخفيِ ما تكثير خواهد شد،
مثل ستاره در آسمان
ترانه در كوه وُ
كلمه در كتاب.
هي رفته بر آب، درياب!
آخرين جملهي جهانِ ما
علاقه به آزادي آدميست،
كه در چيدنِ چلچراغِ آن
كلمه كم نميآوريم.