اهواز حوالي جندي شاپور

مشاور شركت بيمه پارسيان

اهواز حوالي جندي شاپور

۳۲ بازديد
 

نعلِ باژگون در آتش،
اسبِ مُرده بر آخور.


پيرمردِ درشكه‌چي
در بازارِ مسگران
پي كسي به اسم يعقوب مي‌گشت.
مي‌گفت از راهِ دوري آمده‌ام
مي‌گفت اهلِ زَرَنجِ سيستانم.


بازار بسته شد
مردم رفتند
شب بود ديگر.


پيرمرد گفت:
توفانِ بزرگ آغاز خواهد شد
ني بزن پسرم!
بگذار آتشِ اين اجاق
خاكستر خود را فراموش كند.


اسب، مُرده
نعل، باژگون
توفان، در راه ...!


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد