"براي جستجو در اشعار اردلان سرفراز كليك كنيد"
اردلان سرفراز
در سال 1329 در يكي از شهرهاي فارس به نام داراب به دنيا آمد . او اولين فرزند خانواده اي اهل ادبيات بود و اميد و آرزوي پدر و مادري جوان . اولين بار شوق نوشتن و سرودن را مادرش در او به وجود آورد اما شروع زندگي شاعرانه او در سال اول دبيرستان در دبيرستان فردوسي با تشويق يكي ازاستادانش به نام دانشمند شروع شد . استادي كه براي اولين بار او را با ارزش نوشته ها و اشعارش آشنا كرد . استاداني ديگر هم بودند كه نقششان در شكل گيري زندگي شعري او كم نبوده است كه عبدالرحيم معزي از جمله ي آن استادان است . فعاليت حرفه اي اردلان سرفراز از زماني آغاز شد كه او به پيشنهاد پسرعموي مادرش كارش را به عنوان ترانه سرا با راديو ايران و اركستر جوانان آغاز كرد و پس از يك سال به خاطر مشكلاتي آنجا را ترك كرد . اما همان فعاليت ها كافي بود كه اردلان سرفراز جوان را وارد دنياي حرفه اي ترانه و ترانه سرايي كند . ترانه ي شب او كه توسط ابراهيم حامدي ( ابي ) اجرا شد و سومين ترانه ي او نيز بود ابي را به شهرت رساند . او فعاليتش را با ترانه سرايي براي خوانندگاني مانند گوگوش ، داريوش ، فرهاد ، ستار و مازيار پي گرفت كه ترانه هاي غريب آشنا ، جاده ، دستاي تو و آينه از جمله ي آن ترانه ها مي باشند . او ترانه ي غريب آشنا را در ستايش عشق پاك مادرش به پدرش سرود كه هميشه بي صبرانه منتظر بازگشت همسرش به خانه بود . در سال هاي اوج فعاليت ناگهان پدرش فوت كرد و او ناچار شد به زادگاه خود بازگردد آن هم براي سوگواري در غم پدر در راه همين سفر به زادگاه بود كه ترانه ي جاده خلق شد . ترانه اي كه به خوبي حال او را در آن لحظه توصيف مي كند . همچنين ترانه هاي دستاي تو و چشم من نيز حاصل همان سفر است و اندوه بي پايان او براي از دست دادن پدر . يكي ديگر از نقطه هاي عطف فعاليت او را مي توان ترانه ي ماندني دو پنجره با صداي جاودانه گوگوش دانست ترانه اي كه سرفراز آن را در كافه اي در خيابان شريعتي با ديدن دو پنجره در كنار هم بر روي ديوار مقابل آن كافه سرود.