دوشنبه ۱۲ اسفند ۹۸ | ۱۹:۳۹ ۳۸ بازديد
دانلود فايل صوتي غزل ( 259 كيلوبايت )
بي مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب ديجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گريه كه كردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
ميرفت خيال تو ز چشم من و ميگفت
هيهات از اين گوشه كه معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور هميداشت
از دولت هجر تو كنون دور نماندست
نزديك شد آن دم كه رقيب تو بگويد
دور از رخت اين خسته رنجور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو ليكن
چون صبر توان كرد كه مقدور نماندست
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ريز كه معذور نماندست
حافظ ز غم از گريه نپرداخت به خنده
ماتم زده را داعيه سور نماندست
16نشانه كه وقتش رسيده شغلتان را ترك كنيد